کانون دانشجویان زرتشتی برآن است تا سومین سری مسابقات آسوریک را به مناسبت جشن آذرگان برگزار کند. در گاهشمار زرتشتی، روز نهم ماه آذر، یعنی روز آذر از ماه آذر را جشن آذرگان می نامند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورامزدا می پرداختند. ایزد آذر، نگهبان آتش و فروزه ی اهورامزدا است.
آذر به معنای آتش و گرما و نیروی داخلی برای جنبش و حرکت است. آتش یکی از چهار آخشیج طبیعت است که ایرانیان همواره ان را پاس می داشته اند. جشن آذر نیز یکی از جشن های ویژه آتش است.
در این سری از مسابقات آسوریک، که به منظور آشنایی بیشتر با ایزد آذر می باشد، می توانید برداشت تان را از توصیفات گوناگونی که در رابطه با ایزد آذر در متون اوستایی آمده است، با خلاقیت خود از این ایزد یا داستان مربوط به آن به تصویر بکشید.
توجه کنید که شایسته است تصویر شما، نشان دهنده ی شخصیت و ویژگی های ایزد آذر باشد تا بتوان این تصاویر را به شکل ساده نمایش دهیم، لذا به کار گیری معیار های هنری مطرح نمی باشد و صرفا رساندن پیام تصویر به مخاطب و گویایی آن ملاک می باشد.
همکیشان علاقه مند می توانند اثر خود را تا پایان روز جمعه ۳ آذر (روز آذر از ماه آذر) به همراه نام و نام خانوادگی، شهر محل سکونت، سن و شماره تماس خود را به آیدی تلگرام کانون دانشجویان زرتشتی @kdz_id ارسال نمایند.
در صورت تمایل می توانید توضیح کوتاهی درمورد ایده و انگیزه خود برای انتخاب این تصویر به همراه برداشت تان از متن مورد استفاده بنویسید. همچنین اگر از متونی جز متونی که در اینجا بیان شده اند استفاده کرده اید، ذکر منبع الزامی می باشد.
دو نمونه از توصیفات این ایزد در متون اوستایی به شرح زیر آمده است.
“در زامیاد (کیان) یشت، در توصیف رقابت ایزد آذر با اژی دهاک، بدین گونه آمده است:
آذر یکی از سه پیک سپندمینو در رقابت با اژی دهاک، برای به دست آوردن فّر ناگرفتنی بود. آذر با خاطر آسوده در کار گرفتن فّر ناگرفتنی بود که ناگهان اژی دهاک سه پوزهی زشت نهاد، پرخاش کنان به سویش شتافت و گفت: ای آذر، دستت را بکش که اگر آن را به سوی فرّه دراز کنی، طوری نابودت می کنم که دیگر نتوانی زمین را روشن کنی. آذر از ترس خود و تاریکی جهان، دست هایش را پس کشید. زیرا آژی دهاک، سهمگین بود. در عوض وقتی که آژی دهاک پیش رفت تا فرّ را بگیرد، آذر نیز او را تهدید کرد: ای آژی دهاک سه پوزه، عقب برو که اگه به فرّ نزدیک شوی تو را از ریشه می سوزانم و بر پوزه های تو آتش می افروزم طوری که دیگر نتوانی برای تباهی جهان اشه، بر روی زمین اهوره آفریده، قدم بگذاری. پس آژی دهاک از بیم زندگی خود، دست ها را وا پس کشید زیرا آذر، سهمگین بود. در همین هنگام بود که فرّ از دست هر دوی آنها بدر رفت و به دریای فراخ کرت گریخت.
همچنین در کتاب وندیداد فرگرد پانزدهم نیز بدین گونه اشاره شده است:
آذر، پسر اهورامزدا، همانطور که نگهبان یک زن است از ماده سگان آبستن نیز نگهبانی می کند. با توجه به این که در کنار زائو، آتش روشن می کردند تا آزار دیوها را از زن و نوزادش دور کند. دور نگاه داشتن ماده سگ در حال جفت گیری، از آتش، تا بدان آسیب نرساند.
در فروردین یشت نیز به مقابله ی موثر آذر و بهمن با پتیارگی اهریمن، طوری که نتوانست آب ها و گیاهان را از رستن بازدارد، اشاره شده است.”
این مطالب برگرفته از کتاب نگاره های اهورایی به قلم آرمان آرین می باشد.